نیست انگاری در آثار نیچه و خیام

Authors

  • فرزاد بالو استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
Abstract:

چکیده یکی ازمفاهیم و رویکردهای عمده در تمامی تاریخ اندیشه ، نیست انگاری بوده است. اما به طور تاریخی و خاص ، نیچه را فیلسوفی می دانند که بوجوه ایجابی و سلبی این رویکرد را مورد ملاحظه قرار داده است. در سنت ما نیز، رویکرد نیست انگاری بی سابقه نبوده، به گونه ای که می توان مدعی شد مفاهیم آن در رباعیات خیام بطورقابل تامل و منسجمی صورت بندی شده است. هم در رباعیات خیام و هم در آثار نیچه حوزه های نیست انگاری در ساحات هستی شناختی ، جهان شناختی، معرفت شناختی ، اخلاقی و اگزیستانسیالیستی ظهور پیدا کرده اند. این مقاله بر آنست تا قرابت اندیشه های این دو فیلسوف را در حوزه های یاد شده مورد بررسی قرار دهدو ناکید کند که خیام از این حیث حتی بر نیچه فضل تقدم داشته است وازگان کلیدی: خیام ، نیچه ، نیست انگاری ، جهان شناختی ، معرفت شناختی.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نیست انگاری؛ خاستگاه، اقسام، و پیامدهای آن از منظر نیچه

«نیست‌انگاری» از اساسی‌ترین کلیدواژه‌های تفکر نیچه است که به سبب ارتباط وثیقی که با دیگر آموزه‌های او دارد، از موضوعیتی اساسی در فلسفه‌ورزی او برخوردار است. نیست‌انگاری در واقع معیار نیچه است برای ارزیابی هر آنچه در سرنوشت انسان و جامعۀ انسانی مدخلیت دارد؛ از سویی بنیادی‌ترین نظام‌های فکری و اعتقادی سامان یافته در قالب دین و فلسفه و علم و اخلاق را متهم به نوعی از نیست‌انگاری (منفعل) می‌کند که د...

full text

نیست انگاری؛ خاستگاه، اقسام، و پیامدهای آن از منظر نیچه

«نیست انگاری» از اساسی ترین کلیدواژه های تفکر نیچه است که به سبب ارتباط وثیقی که با دیگر آموزه های او دارد، از موضوعیتی اساسی در فلسفه ورزی او برخوردار است. نیست انگاری در واقع معیار نیچه است برای ارزیابی هر آنچه در سرنوشت انسان و جامعۀ انسانی مدخلیت دارد؛ از سویی بنیادی ترین نظام های فکری و اعتقادی سامان یافته در قالب دین و فلسفه و علم و اخلاق را متهم به نوعی از نیست انگاری (منفعل) می کند که د...

full text

تعامل نیست انگاری و مدرنیته در اندیشه سیاسی نیچه

موضوع بررسی این رساله، پدیده ی موسوم به نیست انگاری است و در نظر داریم، چگونگی و هاهیت تعامل از این پدیده را با مدیرنیته [متافیزیک مدرنیته]، در اندیشه ی سیاسی فریدریش نیچه، بسنجیم. فرض ما برای مبنا استوار است که پدیده ی نیست انکاری، به عنوان یک بیماری عقیدتی عصر مدرن، حاصل و پی آمد طبیعی اعتقاد انسان به بنیادهای متافیزیک مدرنیته می باشد. در این معنا، نیست انگاری، به مفهوم پوچی و بی معنایی وجود،...

15 صفحه اول

نیچه و غلبه بر نیست انگاری از طریق زیبایی شناسی

در این پژوهش سعی بر آن است تا در مرحله ی اول، نسبت بین نیچه و نیست انگاری روشن شود؛ این که مقصود نیچه از نیست انگاری چیست و این که او در برابر نیست انگاری چه موضعی اتخاد می کند. در مرحله ی بعد، به این پرداخته می شود که نیچه چگونه و با چه استدلالی راه عبور از این نیست انگاری را در آفرینش هنری و نگریستن به جهان و زندگی همچون پدیده ای زیبایی شناختی می داند.

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 23  issue 1

pages  35- 58

publication date 2018-03-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023